به نوشته لوكاچ «بزرگي بالزاك درست در همين است كه، به رغم پيشداوريهاي سياسي و فلسفي خويش، با ديدگان صادق و راستگو همه تضادهاي در حال ظهور را مينگرد و مينگارد.»
بنا به ارزيابي لوكاچ، پس از سال 1848، رمان بورژوايي در فرانسه راه انحطاط در پيش ميگيرد. به نظر او، سال 1848 منزلي در ميانه راه بين بالزاك و زولاست... زولا مدعي بود كه بالزاك و استندال به قسمي رمانتيسم غلط گرفتارند و از آن دستبردار نيستند... ممكن است از اين جهت، حق را به او بدهيم. اما، در مقابل، لوكاچ اشاره ميكند به ناتوراليسم زمخت خود زولا كه حاصلي جز نقض و غرض ندارد و برخلاف آنچه در بالزاك ديده شد، حاكي از دوگانگي و شكافي نه در ايدئولوژي، بلكه در هنر اوست.
كد كالا | 12563 |
زبان | فارسي |
نويسنده | جورج لوكاچ |
مترجم | محمدجعفر پوينده - رضا خاكياني |
سال چاپ | 1400 |
نوبت چاپ | 4 |
تعداد صفحات | 154 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 12.6 * 20 * 0.8 |
نوع جلد | نرم |
وزن | 156 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.